بابا آب داد
سلام
بچه ها من چندروزیه که دارم بابایی و مامانی میگم...البته نه به این صورت...مامانی را خوب میگم ولی بابایی را میگم ب ب بابایی...
البته از 92/11/5 اولین بار بود که بابایی گفتم...
بابایی که میگم بابام عشق میکنه و اینقدر نازم میکنه...اگر میدونستم که باباییم اینقدر خوشحال میشه از اول میگفتم بابایی...ای جان
و این وسط ها مامانی داره یه کم حسودی میکنه ...
منم وقتی بابایی نازم میکنه عشق میکنم و دیه نمی خوام بغلش بیام پایین...دیه حتی بغل مامانی هم نمیشم...
بابایی همش برام می خونه...گوشی را بردار تا صدات یه ذره آرومم کنه
واینجاست که باید بگم همه چی آرومه...من چقدر خوشحالم...
اینم چندتا از عکس های فانتزی که خاله جون ازم گرفته...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی