آخ شدن دست هستی
سلام
نمی دونم چی بگم و از کجا بگم اگر هم چیزی میگم خدا به حساب درد دل بزار نه به حساب ناشکری...ولی خدایا شکرت
دیشب هستی خانم رفتند کنار گاز و دیدم که غش رفتند اصلا آروم نمی شد که دیدم لباس خودم پراز خون شده ...
بعد متوجه شدم که دست گلمون خیلی بد بریده و خون خیلی زیاد داشت می اومد...
بعد گفتم که برم دکتر که بابایی گفتند نه دست بچه بغیه نمی کنم...اگر خونش بند نرفت می ریم...
که خداراشکر کم کم بند رفت...
مرگم پرنسس ما دیه لباسش پر از خون شده بود ...
الان هم ساعت 2 نصفه شب هست که دارم چسب دستش را عوض میکنم...خداراشکر که به خیرگذشت...
بمیرم مادر که اینقدر گریه کردی...دیه بیهوش شده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی