هستیهستی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
محمد فرزادمحمد فرزاد، تا این لحظه: 4 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

هستی(فرشته کوچولوی آسمونی من)

افطاری خونه مامان جون

1393/4/19 15:37
نویسنده : مامان هستی
215 بازدید
اشتراک گذاری

نماز و روزه هاتون قبول باشه ...خجالت

جاتون خالی خونه مامان جون شب قبل یه عالمه مهمون برای افطار دعوت کرده بودند...

ماهم از صبح زود رفتیم کمک مامان جون البته چی میگم من کمک ...سوال وای دیه خراب کاری نبود که من نکنم...خندونک

 

 

بعضی شب ها  با بابایی در ماه رمضون رفتم مسجدخجالت دیگه نماز می خونم تا یه مهر ببینم و الله اکبر میگم چشمک

ظهر با مامان جون اول نماز خوندیم ...به روایت تصویرخندونک 

 

 

هنگام الله اکبر کردنخجالت

 

 

هنگام سجده کردنبغل

 

 

بعد رفتم کمک برای رطب ظرف کردنخسته

 

 

 

هنگام افطار هم دیگه نگو که چه کارایی نکردم منگیج

از همه سالادها و سبزی خوردن ها یه ناخنک زدمخندونک

 

 

تازگی ها وقتی می خوام شیربخورم میگم ...هاااااپپپپپپخندونک

اینجا هم به قول مامانی هاپپپپپپپخنده

 

 

و اینم از پسرخاله و پسردایی من که به قول مامانی  بچه خاله شدن و دست انداختن دور گردن منمتنظرکچل

دستت رو بردار خفه شدمخندونک

التماس نکن چشمک

 

 

و آخر شب هم بغل باباجون خواب رفتم...بغلبوس

و این بود از یک روز شیرین  و بیاد ماندنی خونه مامان جون ...خندونک

تابعدبای بای

 

 

پسندها (6)

نظرات (6)

مامان ابوالفضل
21 تیر 93 9:40
سلام خاله جان چقدر تو مامان فعال هستی
فریده
21 تیر 93 15:29
قبول باشه فقط خواهشاً دفعه دیگه واسه کمک تشریف نیارید.
مامان اعظم
23 تیر 93 0:37
هستی جان خاله قبول
خاله عاطفه
23 تیر 93 11:13
آخ که چقه تو بدیییییییییی................
مامان آنیسا
24 تیر 93 16:52
من که دیگه کمک کردن به دیگرون واسم شده آرزو بسکه باید مراقب دختری باشم خرابکاری نکنه -
مامان زری
28 تیر 93 2:32
ناز نازی ماشالله.می بینم که هنوز هیچی نشده خاطر خواهاش براش صف بستن