هستیهستی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
محمد فرزادمحمد فرزاد، تا این لحظه: 4 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

هستی(فرشته کوچولوی آسمونی من)

رفت تا یک سال و اندی دیگر

1393/5/19 11:49
نویسنده : مامان هستی
259 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

از همون اول مرداد میگم ...

بعد از ماجرایی که قبلا تعریف کردمسوال  افتادیم تو یه حوض آب دیه البته این حوض گرفتاری نبود که غرق بشیم با خستگی و کار همراه بود که یه دگرگونی و جابه جایی اساسی انجام شد و عیدی دیگر آمد...خندونک

و 15 مرداد نزدیگ به 53 نفر از خانواده مامانی خونه ما دعوت بودند...

خیلی خوب بود گیج

بابایی خیلی همکاری کرد با مامانی و ازش ممنونیمبوس

حالا چند تا عکسای من را ببنید تا دوباره براتون تعریف کنمچشمک

از شیطنت های من که دالی میکنمخندونک

 

 

 

البته این دو عکس بالایی را مامانی کوچیک کرد بطوری که تشخیص داده نشده من چی گذاشتم روی سرم و بیست سوالی کردیم در یک مسابقه و هیچ کس نتونست جواب بده و جایزه اش شد برای خودمونحسود

 

 

و اما باغ نمیرتشویق

فردای روز مهمونی بابایی گفتن بریم باغ نمیر دعوت کردند مارا ...

مامانی هم از اونجایی که خسته بود استقبال نکرد زیاددلخور

ولی بابایی ول نکرد و بالاخره رفتیم که ای کاش زودتر رفته بودیم خیلی قشنگ بود و پذیرایی و غذای عالیخوشمزه

 

 

 

سخن زیبا : از عروسی هم بیشتر خوش گذشتخندونک

پسندها (7)

نظرات (4)

مامان گلشن
19 مرداد 93 12:58
مامان آنیسا
20 مرداد 93 8:48
خاله جون بیمعرفت شدین - دیگه سر نمیزنید - احوالی از ما نمی گیزید ؟
مامان هستی
پاسخ
شرمنده ام
مامان پرنیا
20 مرداد 93 17:22
انشالله همیشه به تفریح و شادی
فریده
21 مرداد 93 9:23
53 نفر مهمون ؟؟خیلی زیاده الهی همیشه تنت سالم باشه از این مهمونی ها بدی. هزار تا بوس گنده واسه هستی جون