مبل و ناراحتی پدر
سلام
تازگی یادم گرفتم که از این مبل به اون مبل برم و با سر می خورم زمین
این دفعه بین دو مبل گیر افتادم ...
و مامانی هم به جای اینکه من را نجات بده من را سوژه گرفته بود و مدام عکس می گرفت ...
و چرا ناراحتی پدر ؟
چون که بابایی می گفتند بچم گناه داره ...ولی مامانی ...
خودتون ببینید بقیه ماجرا را به روایت تصویر...
اول هنوز خیلی جدی نبود...
دیگر به اوج رسید...
و بالاخره اینجا نجات پیدا کردم ...
و خوشحالی پس از رهایی ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی